تاريخ : چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, | 1:12 | نویسنده : علی آقامحمدی



تاريخ : پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, | 13:27 | نویسنده : علی آقامحمدی
گفتم: خسته‌ام.
 
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.
 
گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.
 
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.
 
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
 
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.
 
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
 
گفتی: فاذکرونی اذکرکم 
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
 
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
 
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.
 
گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
 
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.
 
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
 
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
 
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
 
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.
 
گفتم: دلم گرفته.
 
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا 
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.
 
گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله.
 
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.
 
گفتم: خیلی چاکریم!
 
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.
 
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.
 
گفتی: فانی قریب 
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.
 
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم.
 
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.
 
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
 
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم 
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.
 
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
 
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه 
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.
 
گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
 
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده 
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.
 
گفتم: دیگه روی توبه ندارم.
 
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.
 
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
 
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.
 
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
 
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.
 
گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا
 
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.
 
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
 
گفتی: الیس الله بکاف عبده 
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.
 
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟ 
 
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/42-43) ::.
 





تاريخ : یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, | 17:38 | نویسنده : علی آقامحمدی

گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم 
چون بار عشق را به سر شانه می بریم 
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد 
اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم 
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است 
پس می شود به عشق تو از هر چه بگذریم 
فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی 
در پای سفره ات همه با هم برابریم 
گریه زبان مادری نوکران توست 
احساس می کنم همه با هم برادریم 
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار 
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»* 
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق 
بگذار با حسین بگویند کافریم 
علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک 
یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم 
با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که 
ما داغدار حنجر در زیر خنجریم



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:50 | نویسنده : علی آقامحمدی

هراس فریادهای زجر مرا به لکنت انداخته...

عـَ....عـَ....عمو کُـ....کُـ....کــمــکــ....



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:49 | نویسنده : علی آقامحمدی

همیشه دیدیم و شنیدیم که میگن:

این حسین(ع) کیست که عالم همه دیوانه اوست... 

حالا فکرشو بکن... 

این "خــدا" کیست که اربــابــ.... هم آواره اوست......



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:48 | نویسنده : علی آقامحمدی

غدیر ، کربلای عوام بود
و کربلا ، غدیر خواص !
در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد،
" جفا " شد
و در کربلا ،
با آنکه بیعت برداشته شد ،
" وفا " ماند
مقام معظم رهبری



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:47 | نویسنده : علی آقامحمدی

زائـــــر همیشه بعــد نجــف کربــلا رود!

یعنی غـدیــر اذن دخـول مُحـَــرَّم استـــ ...



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:45 | نویسنده : علی آقامحمدی

لباس مشکی ما را به دستمان بدهید 
به ما حسینیه ی گریه را نشان بدهید

مرا که راهی بزم عزای اربابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید

اگر خدای نکرده در آخر خطم
به جان اشک سه ساله مرا امان بدهید

نماز گریه ی ما با امامت سقاست
به روی مأذنه ی کربلا اذان بدهید

برای آنکه بمانم همیشه بر درتان
به کلب قافله ی عشق استخوان بدهید

قسم به حرمت چشمانتان اگر مُردیم
به روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 22:43 | نویسنده : علی آقامحمدی

آنان که هزاران هزار نامه ها نوشتند...

درکربلا آفتابی نشدند...!

اما بعدها در مسجد کوفه...

تسبیح به دست روی سجاده هایشان...

میگفتند: "توفیق نداشتیم!"

به همین راحتی...!



تاريخ : سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, | 23:17 | نویسنده : علی آقامحمدی

یکی از مراجعین ازاستاد پرسیده بود:

آقا چه طور در بیشتر اوقات نماز به آدم حال نمی دهد؟

ایشان فرموده بود: نماز حال تو را نشان می دهد نه اینکه حال بدهد...

نماز میزان و مثل درجه ی تب است ، همان طور که در حدیث داریم

از نماز مصلی گاهی یک دوم ، گاهی یک سوم

 و گاهی یک چهارم و ... قبول می شود.

بر گرفته از کتاب مشهور آسمان

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد

  • دانلود فیلم
  • قالب وبلاگ